مهربد وکوچه کودکی های من
امروز با دونه الماسم رفتیم کوچه کودکیهای مامان
جایی که هر وقت از اونجا رد میشم زهرای شش هفت ساله رو بین درختهاش میبینم و کلی خاطره بازی میکنم
چقد حرف نگفته داشتم با مهربد، انگار منتظر این کوچه و درختهاش بودم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی